۱۳۸۷ اردیبهشت ۱۷, سه‌شنبه

...
من و انکار شراب این چه حکایت باشد
غالبا این قدرم عقل و کفایت باشد
تا به غایت ره میخانه نمیدانستم
ورنه مستوری ما تا به چه غایت باشد
زاهد و عجب و نماز و من ومستی و نیاز
تا تو را خود ز میان با که عنایت باشد
...

۵ نظر:

an old friend گفت...

salam , sale no mobarak :)

Egregoroi گفت...

من کشته ی آن دمم که ساقی گوید
یک جام دگر بگیر و من نتوانم

Babak Khoramdin گفت...

احسنت برادر ! کامنتت عالی بود!

BoZ گفت...

اســــــــــــــی سلــــــــــــــام

Egregoroi گفت...

Rasti Ehsicaramelmaciato, ye poste jadid bede.